کلیپ صوتی و متن شعر محکمه الهی از خلیل جوادی - خیلی باحاله!
پیشنهاد میکنم فایل صوتی رو حتما دانلود کنید. خیلی باحاله! آخره خنده اس!!!!!!
حجم: ۳ مگا بایت
محکمه الهی
یه شب که من حسابی خسته بودم
همین جوری چشامو بسته بودم
سیاهی چشام یه لحظه سر خورد
یه دفعه مثل مرده ها خوابم برد
تو خواب دیدم محشر کبری شده
محکمه ی الهی بر پا شده
خدا نشسته مردم از مرد و زن
ردیف ردیف مقابلش وایسادن
چرتکه گذاشته و حساب می کنه
به بنده هاش عتاب ، خطاب می کنه
می گه چرا این همه لج می کنید
راهتونو بی خودی کج می کنید
آیه فرستادم که آدم بشید
با دلخوشی کنار هم جمع بشید
دلهای غم گرفته رو شاد کنید
با فکرتون دنیا رو آباد کنید
عقل دادم برید تدبر کنید
نه اینکه جای عقل رو کاه پر کنید
من بهتون چقدر ماشالله گفتم
نیافریده بارک الله گفتم
من که هواتونو همیشه داشتم
حتی یه لحظه گشنتون نذاشتم
اما شما بازی نکرده باختید
نشستید و خدای جعلی ساختید
هر کدوم از شما خودش خدا شد
از ما و آیه های ما جدا شد
یه جو زمین و این همه شلوغی
این همه دین و مذهب دروغی
حقیقتا شما ها خیلی پستید
خر نباشید گاو رو نمی پرستید
از توی جمع یکی بلند شد ایستاد
بلند بلند هی صلوات فرستاد
از اون قیافه های حق به جانب
هم از خودی شاکی هم از اجانب
گفت چرا هیچ کی روسری سرش نیست
پس چرا هیچ کی پیش همسرش نیست
چرا زنا این جوری بد لباسند
مردای غیرتی کجا پلاسند
خدا بهش گفت بتمرگ حرف نزن
این جا که فرقی ندارن مرد و زن
یارو کنف شد ولی از رو نرفت
حرف خدا از تو گوشاش تو نرفت
چشاش می چرخه نمی دونم چشه
آهان می خواد یواشکی جیم بشه
دید یه کمی سرش شلوغه خدا
یواش یواش شد از جماعت جدا
با شکمی شبیه بشکه نفت
یهو سرش رو پایین انداخت و رفت
قراولا چند تا بهش ایست دادند
یارو وانیستاد ، تا جلوش وایستادند
فوری در آورد واسشون چک کشید
گفت برید وصول کنید خوش بشید
دلم برای حوریا لک زده
دیر برسم یکی دیگه تک زده
اگه نرم حوریه دلگیر می شه
تو رو خدا بذار برم دیر می شه
قراول حضرت حق دمش گرم
با رشوه خیلی کلون نشد نرم
گوشای یارو رو گرفت تو دستش
کشون کشون برد و یه جایی بستش
رشوه ی حاجی رو ضمیمه کردند
توی جهنم اونو بیمه کردند
حاجیه داشت بلند بلند غر می زد
داشت روی اعصابا تلنگر می زد
خدا بهش گفت دیگه بس کن حاجی
یه خورده هم حبس نفس کن حاجی
این همه آدم رو معطل نکن
بگیر بشین این قده کل کل نکن
یه عالمه نامه داریم نخونده
تازه هنوز کرات دیگه مونده
نامه ی تو پر از کارای زشته
کی به تو گفته جات توی بهشته
بهشت جای آدمهای باحاله
ولت کنم بری بهشت ، محاله
یادته که چقدر ریا می کردی
بنده های ما رو سیاه می کردی
تا یه نفر دور و برت می دیدی
چقدر ولاالضالینُ می کشیدی
این همه که روضه و نوحه خوندی
یه لقمه نون دست کسی رسوندی
خیال می کردی ما حواسمون نیست
نظم و نظام هستی کشکی کشکی است
هر کاری کردی بچه ها نوشتن
می خوای برو خودت ببین تو زونکن
خلاصه وقتی یارو فهمید اینه
بازم درست نمی تونست بشینه
کاسه ی صبرش یه دفعه سر می رفت
تا فرصتی گیر می آورد در می رفت
بقیه شعر رو پیدا نکردم تا بزارم. اما کلیپشو دانلود کنید همه شعرش هست. ضرر نمیکنید