گفتگو با کودکان فالفروش موبایلدار
گفتگو با کودکان فالفروش موبایلدار
بعد از گذشت سالها از اجرای این طرح هنوز در برخی از نقاط شهر شاهد حضور شدید متکدیان، کودکان خیابانی و اتباع بیگانه هستیم.
از روز گذشته شهرداری تهران بار دیگر در یک طرح ضربتی جمع آوری کودکان کار که اصولا از میان اتباع بیگانه هستند؛ را آغاز کرد.شهرداری این افراد را جمع آوری میکند ولی هیچ سازمانی مسئولیت این افراد را نمیپذیرد و به گفته خود کودکان متکدی، سازمان بهزیستی آنها را یک روز نگه داشته و بعد آنها را رها میکند.
روز گذشته به همراه گروهی از خبرنگاران و ماموران گشت زنی شهرداری تهران به سراغ تعدادی از این کودکان رفتیم. این کودکان به قدری در کار و رفتار با ماموران شهرداری حرفهای شدهاند که نمیتوان از آنها حرف راست شنید. وقتی با آنها حرف میزنی هر دفعه یک مدل پدر و مادر دارند یک دفعه ایرانی، یک بار پاکستانی و در یک مرحله افغانی.
این افراد با وجود سن کم ، کاملا برای شغلهای کاذب و تکدیگری آموزش دیدهاند.صحبتهای برخی از آنها شنیدنی است.
*2 ساعته 6 هزار تومان درآوردم
فرشاد که 9 سال بیشتر ندارد و به گفته خود کلاس اول است،شیشههای خودروها را پاک میکند.
وی میگوید: روزانه بیش از 10 هزار تومان درآمد دارد و با بردارش ابتدای بزرگراه نواب کار میکند. وی از ماموران میخواهد او را رها کنند تا پیش برادرش برگردد.
فرشاد که لباس مناسبی هم بر تن دارد و لاغر اندام است می افزاید: در حال حاضر بزرگترین آروزی من برگشت پیش برادرم است تا با او شیشههای خودروهایی که پشت چراغ قرمز ایستادهاند را پاک کنیم.
فرشاد می گوید: ما چندین بار دستگیر شدهایم.در بهزیستی با من بدرفتاری میکنند و بعضاً ما را کتک میزنند و بعد از چند روز نیز ما را رها میکنند. الان نیز غمی نداریم چون دوباره آزاد میشویم و به فعالیت خود ادامه میدهیم.
فرشاد از جیبش کلی پول مچاله شده در میآورد. وقتی پولها را شمرد بیش از 6 هزار تومان بود که مدعی است این پولها را ظرف 2 ساعت کار بدست آورده است. یکی از دخترهای فال فروش با حالت لاتی به فرشاد گفت: «اگر فول تا شب کار می کردی؛ امروز بیش از 30 هزار تومان کاسب بودی ولی حیف که ماموران کاسبیت رو کساد کردن.»
*فال فروش موبایلدار
هنگامی که در حال مصاحبه با فرشاد بودیم؛ ماموران شهرداری پسری را که از اعتماد به نفس بسیاری بالایی برخوردار بود آوردند و سوار خودروی جمع آوری کودکان کار کردند. پسر 11 ساله بلند قامت خود را جاوید معرفی کرد و گفت: هر چند بار هم که منو بگیرید دوباره بر میگردم و فال فروشی میکنم من از این کار روزانه 20 تا 30 هزار تومان درآمد دارم و خرج خانواده 5 نفره خود را که در کرج هستند، میدهم.
وی گفت: من اصلا دوست ندارم به مدرسه بروم چون در مدرسه مرا کتک میزنند.
جاوید که پسر بسیار مودبی است، میگوید: من از ساعت 11 صبح تا 10 شب در حال کار هستم و در آمد خوبی هم دارم و تا به الان چند بار دستگیر شدهام اما بلافاصله آزاد شدهام.
جاوید موبایل هم دارد و به قول خودش بسیار پولدار است. حتی شماره موبایل خود را به ما داد تا با وی تماس بگیرم و ببینیم چقدر زود آزاد میشود.
*در صنف فال فروشها کار میکنیم
سمیه دختر 11-10 سالهای با قد بلند و چشمان مشکی که سر دسته بقیه دخترهای فال فروش است، میگوید: هنگامی که در حال فال فروشی هستم برخی مواقع مورد سوء استفاده قرار میگیریم و حرفهای زشتی به ما میزنند.
سمیه که از شغل فال فروشی بسیار راضی است، گفت: من برای تأمین زندگی خانوادهام کار میکنم.ما به صورت فامیلی با هم کار میکنیم. صنف فال فروشی داریم.
وی با حالت پرخاشگری تأکید میکند که ما گدا نیستیم. فال فروشیم و با گدا خیلی فرق داریم.ما لباسهای زیبا داریم که بعد از اتمام کار آنها را تنمان میکنیم.
*فال فروش 4 ساله به خبرنگاران لال معرفی شد
احسان 8 ساله فال فروش که با بردار زاده 4 سالهاش دستگیر شده است، میگوید: ما افغانی هستیم و روزانه 15 تا 20 هزار تومان در آمد داریم.
بردارم معتاد است و بچه 4 سالهاش را به زور به سر کار میفرستند. من به بردارم «التماس» میکنم که بهزاد کوچک است او را نفرست، من کار میکنم و خرج شما را هم میدهم ولی برادرم به زور بهزاد را با من میفرستد.
احسان اجازه نمیدهد بهزاد کلامی حرف بزند و میگوید او زبان ندارد، لال است در صورتی که بهزاد به خوبی میتوانست حرف بزند.
*ما فال فروشها را از گداها جدا کنید
همزمان که خبرنگار صدا وسیما در حال گفتن پلاتو با مضمون طرح جمع آوری گدایان بود، ناگهان یکی از پسرها با صدای بلند و کلمات کوچه خیابانی خطاب به خبرنگار مذکور گفت: «حاجی؛ ما که گدا نیستم. هی میگی گداها را جمع کردند. ما فال فروشیم. ما رو از گداها جدا کن.»
* پوشیدن لباس پاره مد است
محمد 10 ساله که تبعه کشور افغانستان است، میگوید: فالها را بستهای 2 هزار تومان میخریم و بعد 10 هزار تومان میفروشیم.
به گفته محمد، روزانه 20 تا 30 هزار تومان از راه فالفروشی درآمد دارد و تمام پول خود را صرف خرید لباس میکند. از وی پرسیدم اگر تمام پول خود را لباس میخری پس چرا لباست پاره است، گفت: خانم لباس پاره مد است.
*زنم را از پدرش خریدم
مردی که همراه همسرانش در حال تکدیگری بود، توسط ماموان دستگیر شد. این مرد که به گفته خودش 20 ساله است به همراه زن 12 ساله و 14 سالهاش و فرزندان 8 و 10 ماهه خود (که هر کدام از فرزندان متعلق به یک زن بود) در نازی آباد دستگیر شد.
اسم این مرد که گلبهار بود و خود را از اهالی پاکستان معرفی کرد در رابطه با فعالیت خود، میگوید: زنش را هنگامی که طفلی بیش نبوده از پدرش خریده و وقتی به سن بلوغ رسیده با وی ازدواج کرده است.
سکینه یکی از زنان این مرد میگوید: پدرم پولی از گلبهار نگرفت و مرا به وی داد. ما خانواده فقیری بودیم. گلبهار فقط خرج مرا داد تا من بزرگ شوم و حالا نیز زن وی هستم. گلبهار به جز من چند زن دیگر نیز دارد.
*من با در شهر مصاحبه کردم با شما مصاحبه نمیکنم
هنگامی که دوربین فارس به سراغ یکی از کودکان فال فروش رفت پسرک فرار کرد و نگذاشت تصویرش گرفته شود.
وقتی علت را از وی جویا شدیم، گفت: من با در شهر مصاحبه کردم، تصویرم از شبکه 5 پخش میشود.اما نمی دانم تصویر شما از کجا پخش میشود.
امتناع از قرار گرفتن در مقابل دوربین تنها مربوط به کودک فال فروش نبود؛ کودکان دیگر نیز با وی هم عقیده بودند و با بیان جملاتی همچون «نگذارید از شما عکس بگیرند فردا عکستان را بر در و دیوار شهر میزنند» مانع از عکس انداختن دیگر کودکان فال فروش میشدند.
*70 درصد کودکان کار اتباع بیگانه هستند
سید نجم الدین محمدی، مدیر کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران در جمع خبرنگاران در خصوص ادامه طرح جمعآوری متکدیان و جمع آوری کودکان کار که جزء اتباع بیگانه هستند، گفت: طرحهایی که در سطح شهر تهران به ضرورت توسط شهرداری تهران انجام میشود، جهت سالمسازی شهر و شهروندان است.
وی با اشاره به اینکه از 2 سال پیش طرح جذب و شناسایی متکدیان در سطح شهر تهران آغاز شده است، گفت: در حال حاضر امروزه شاهد 3 مرکز شبانهروزی، یک اردوگاه و سه گرم خانه در سطح شهر تهران هستیم.
به گفته مدیر کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران، سال گذشته با توجه به برودت هوا هیچ بیخانمانی در تهران بر اثر سرما فوت نکرده است.این در حالی است که در سال 83 شاهد فوت تعدادی از بیخانمانان در سطح شهر تهران بودهایم.
وی با اشاره به اینکه کار جذب و ساماندهی کودکان فرار از سال 83 در سطح شهر تهران آغاز شده است گفت: این کودکان را در پایانهها، راهآهن و غیره شناسایی و ساماندهی میکنیم و در سال گذشته بیش از 5 هزار و 600 کودک فرار از سطح شهر تهران جمعآوری کردیم.
مدیر کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران در خصوص کودکان کاری که در سطح شهر در حال فعالیت هستند و بعضی مواقع دست به تکدیگری و دستفروشی میزنند ، گفت: عموما این افراد اتباع بیگانه هستند و باید برای جمعآوری و ساماندهی آنان اقدامات خاصی انجام دهیم.
محمدی اضافه کرد: این سوال است که اتباع بیگانه چگونه وارد کشور میشوند اگر غیرقانونی است باید رد مرز شوند و اگر قانونی است این افراد باید قوانین کشور را رعایت کنند.
مدیر کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران در خصوص کودکان متکدی که با خانوادههای خود اقدام به این کار میکنند، گفت: در دو سال گذشته بعضی مواقع که این افراد را جمعآوری میکردیم با حکم قاضی و توسط شهرداری تهران آنها را رد مرز میکردیم.
محمدی با اشاره به اینکه امروزه شاهد حضور متکدیان و کودکان کار در سطح شهر تهران هستیم، گفت: حل این مشکل نیازمند همکاری جدی تمام سازمانهای ذیربط هستیم و شهرداری تهران آمادگی خود را در این زمینه اعلام میکند.
وی با بیان این مطلب که در چند سال گذشته در حوزه کودکان فعالیتهای مختلفی در شهرداری تهران صورت گرفته است، گفت: گزارش عملکرد شهرداری تهران در حوزه کودکان در سال گذشته در مرکز منطقهای وابسته به یونیسف که در اردن برگزار شد، از سوی شهرداری ارایه شد و بر اساس این گزارش شهر تهران را به عنوان شهر دوستدار کودک در دو سال آینده انتخاب کردند.
وی گفت: این کودکان بعد از جمعآوری باید به بهزیستی و ارگانهای ذیربط منتقل شوند.
به گفته محمدی، 70 درصد کودکان کار اتباع بیگانه هستند که عمدتا از کشور پاکستان و افغانستان وارد کشور شدهاند.
مدیر کل امور آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران در پایان گفت: در 6 ماهه اول سال اطلاعات و آمار مربوط به کودکان را جمعآوری و بعد آنها را ساماندهی خواهیم کرد.