نامهی دختری به جومونگ لو رفت!
سلام آقای جومونگ .امیدوارم حالتان خوب باشد و ملالی در وجود شریف نباشد. اگر از احوال اینجانب و سایر هموطنان بپرسید بنده که مخلص جناب عالی و تمام اعضای گروه دامون هستم . هموطنان هم همگی دوست دار جناب عالی هستند و هرشنبه و سه شنبه مشتاقانه پای تلویزیون می نشینند تا جمال مبارک جنابعالی ویاران را ببینند و مرحبا بگویند و بر هر چه تسو و تسوئیان لعن و نفرین بفرستند.
و البته بعضی ها هم به خاطر تماشای جمال کم مثال بانو سوسانو به تماشای سریال شما می نشینند.به من چه؟ مرا که توی قبر اونها نمی گذارند. غرض فقط این بود که بگویم اینجا همه جور آدمی هست.آقای جومونگ من خیلی خوشحالم که سریال شما را تلویزیون ما نشان می دهد. آخه می دانید؟ ماتوی سرزمین بزرگ مان اصلا آدمی مثل شمانداریم!
نه درتاریخ مان نه درقصه ها و افسانه هامان مثل شما نداریم. به همین جهت دیدن شجاعت های شما ،درستی شما ،کاردانی شما برایمان لذت بخش است .چه کسی می تواند سه تا تیر در کمان بگذارد و هرسه رابه هدف بزند؟ چه کسی می تواند آنهمه صبرکند تا اعتماد آدمی مثل تسو را به دست بیاورد؟ چه کسی می تواند یک تنه به وسط یک فوج بزند و همه را از دم تیغ بگذراند؟
مگر رستم همانی نبود که چند وقت پیش ها یک سریالی ازش نشون داد؟ اونکه اصلا لاجون بود.فقط حرف میزد. اگر اسطوره ما اون بود ما اصلا اسطوره نخواستیم, داداشم دیروز که ازمدرسه اومد ازقول معلم تاریخشون می گفت که ما یه ستارخانی داریم که مثل جومونگ افسانه نیست و واقعی است وتازه از جومونگ هم چیزی کم نداره .و کلی ازشجاعت و کاردرستی اش گفت.
گفتم داداشم گوش کن.من هم ستارخان راخوب می شناسم. همونی یه که اسمش رو خیابون دایی اینهاست. اما اگه کارش درست بود لابد یه فیلمی، سریالی چیزی ازش می ساختند. بد که نگفتم .خلاصه اینجا هرروز یه اسطوره علم می کنند که مثلا ازشما سرتر باشه اما نمی شه .اما گوش من بدهکار این حرفها نیست .من فقط مخلص جومونگم وغیرجنابعالی اسطوره ای ندارم.دور دور جومونگ است وبس.