اجازه بده رئیست اول صحبت کنه!
منشی با کله می پره جلو و میگه : « اول من ، اول من ، اول من!… من می خوام که توی کیش باشم ، سوار یه قایق بادبانی شیک ، هیچ نگرانی و غمی از دنیا نداشته باشم و یک کارت سوخت روزی ۱۰۲۴ لیتری داشته باشم »… شپرق ! غیب میشه ! منشی رفت واسه کیش ..
بعد مسوول فروش می پره جلو و میگه: « حالا من ، حالا من! … من می خوام توی خزرشهر کنار ساحل لم بدم ، یه دلاک شخصی و یه منبع بی انتهای آب زرشک داشته باشم و تمام عمرم حال کنم »… شپترق ! غیب میشه ! مسوول فروش هم ناپدید میشه…
بعد غول به مدیر میگه : حالا نوبتی توءس … مدیر میگه : « من می خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توی شرکت باشن
نتیجه گیری اخلاقی: همیشه اجازه بده اول رئیست صحبت کنه





































