داستان خیالی دانشجوی رشته پزشکی منجر به دستگیری اش شد
شامگاه پنجشنبه دختر جوانی با پلیس 110 تماس گرفت و گفت: من دانشجو هستم و در یک خوابگاه خصوصی زندگی میکنم دقایقی قبل به طور ناخواسته صحبتهای یکی از دانشجویان را که با دو تن از دوستانش حرف میزد شنیدم. او مدعی بود که چندی قبل یک مرد را در شمال کشور کشته است.
مأموران پس از شنیدن اظهارات دختر جوان بلافاصله راهی خوابگاه مورد نظر شده و پس از تحقیق و بررسی ندا - 27 ساله - را دستگیر کردند. زن جوان که با مشاهده مأموران بشدت مضطرب شده بود بلافاصله اظهاراتش را دروغ خواند و گفت: آنچه را که گفتهام یک داستان خیالی بود و واقعیت نداشت. با این حال وی دستگیر شد و صبح دیروز برای بازجویی به شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران انتقال یافت.بازپرس محمدحسین شاملو نیز از وی خواست تا حقیقت را بیان کند.
زن جوان در تشریح ماجرا گفت: من دانشجوی پزشکی هستم چند سال قبل از همسرم جدا شده و تنها فرزندم را نیز به خانواده شوهرم سپردم. خودم در تهران درس میخوانم و در یک خوابگاه خصوصی زندگی میکنم. از آنجا که کمی افسردگی دارم، بیشتر اوقات تنها هستم و با کسی صحبت نمیکنم. پنجشنبه شب چندتن از دوستانم به سراغم آمده و سر به سرم گذاشتند اما چون عصبی بودم با لحن تندی گفتم: آنقدر اذیتم نکنید من قبلاً هم آدم کشتهام.ندا در حالی که بغض کرده بود، گفت: میخواستم کاری کنم تا دوستانم دست از سرم بردارند و از من بترسند.
بازپرس شاملو پس از شنیدن اظهارات زن جوان وی را بازداشت کرد و از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی خواست تا با بررسی سوابق زن جوان و پرینت مکالمات و پیامکهای تلفن همراه او تحقیقات لازم را انجام دهند تا حقیقت ماجرا روشن شود.