حرف هایی از جنس زندگی ..
پیش بهسوی خوشبختی!
آدمها تعاریف متفاوتی از خوشبختی دارند. من بهدلیل حرفهی روانپزشکیام، به این نتیجه رسیدهام که خوشبختی یعنی برخورداری از یک حالِ خوب بادوام.
وقتی حالِ خوبی داریم، یا به زبان روانپزشکی «خُلقمان بالاست»، روابطمان با دیگران بهتر میشود، شاکر و سپاسگزار نعمتهای زندگی میشویم، از آنچه داریم، لذت میبریم و از آنچه نداریم، کمتر میرنجیم.
بخشی از برخورداری از حال خوب بادوام، به ژنهای ما مربوط است. هرکدام از ما با یک «مخزن ژنی» بهدنیا میآییم که در زندگیمان، نقش بسیار مهمی بازیمیکند. ژنهای ما، تعیینمیکنند که چه قیافه و چه هیکلی داشته باشیم، رنگ پوست، مو و چشمان ما را تعیین میکنند، بر چاق یا لاغر بودنمان تأثیر میگذارند، آسیبپذیریمان در مقابل بیماریها را تعیین میکنند و حتی در اینکه احتمال چه نوع مرگی در ما بیشتر باشد هم مؤثرند!
برخلاف شعارهایی که امروز مد شدهاند و در رسانهها تکرار میشوند که «سرنوشت ما در دست خودمان است»، تحقیقات علمی نشاندادهاند که «بخشی از سرنوشت ما، در دست خودمان است و نه تمام آن!»
علم نشانداده که انسانها تواناییهای زیادی دارند. آنان میتوانند سوار بر یک خانهی پرنده، به آسمان بروند و میتوانند در عمق دریاها، به کاوش بپردازند؛ میتوانند خود را در مقابل بیماریهای زیادی واکسینه کنند و هرگز به آنها مبتلا نشوند؛ میتوانند از این سوی دنیا، به آن سوی دنیا در چند ثانیه پیام بفرستند و... اما همین علم هم نشانداده که انسانها ناتوانیهای زیادی هم دارند!بسیاری از کارهایی که بهنظر ساده میرسد، ممکن است برای انسانها بسیار دشوار باشد: گاهی برای یک فرد، خوابرفتن، کاری بینهایت دشوار میشود، او ساعتها در رختخواب با خود کلنجار میرود ولی نمیتواند بهخواب برود! افراد زیادی هستند که سخت در تلاشاند تا بتوانند رژیم غذایی خود را کنترل کنند اما با وجود تصمیم جدی و برنامهریزی مداوم، در رعایت رژیمشان شکست میخورند!
«ارادهی ما»، بسیاری از اوقات دچار شکست میشود: هیچ فردی نمیتواند «اراده کند» و عینکش را کنار بگذارد، هیچ فردی نمیتواند «اراده کند» و وسواس شستوشو نداشته باشد، هیچ فردی نمیتواند «اراده کند» و کمخونی خود را رفع کند!
«اراده» برای بسیاری از مسائل، شرط لازم است اما شرطِ کافی نیست.
درست است که یک میز از چوب ساختهشده ولی آن میز «فقط از چوب» ساخته نشده است! در کنار چوب، میخ، سنباده، چسب، رنده، اره، چکش و رنگ هم لازم است تا میز، میز شود.
شعارهای عامهپسند برخی از مدعیان شادمانی و خوشبختی، باعث میشود افراد زیادی به این باور برسند که خودشان بهتنهایی میتوانند هر عیبی را اصلاح کنند! گاهی برای داشتن حال خوب، چارهای جز مصرف داروی مناسب وجود ندارد. گاهی برای داشتن حال خوب، چارهای جز سالها رواندرمانی وجود ندارد. گاهی برای داشتن حال خوب، باید «معاینهی پزشکی» شوید! بسیاری از کجخلقیها و بدحالیهای ما، ناشی از تغییرات هورمونی یا ویژگیهای ژن است. همیشه نمیتوان از راههای سریع و میانبر، به مقصد رسید. شرکت در یک «سمینار خوشحالی»، نوشداروی همهی مشکلات نیست! خانمی که پیش از عادت ماهانه دچار غم و اندوه، بیحوصلگی، کمخلقی و زودرنجی میشود، نیاز به درمان طبی دارد نه سمینار خوشحالی! نوجوانی که بهدلیل «اختلال بیشفعالی»، دچار افت تحصیلی است، نیاز به درمان روانپزشکی دارد نه به یک «متخصص اراده»!
بههوش باشیم که گاهی «آگهیها» بهجای «آگاهی» مینشینند! در دنیایی که «پولپرستی» جانشین «خداپرستی» شده است، گاهی با نام «خدا» به مردم «اسباببازیهای یکبارمصرف» میفروشند!
داروهای ماهوارهای ترک اعتیاد و سمینارهای روانشناسی کسانی که در هیچ دانشگاهی درس روانشناسی نخواندهاند، بیش از آنکه به درد ما بخورند، به درد فروشندگانشان میخورند!
آیا شما حاضرید سوار هواپیمایی شوید که خلبان آن، از هیچ آموزشگاه خلبانی مجوز نگرفته؟ هیچجا دوره ندیده و هیچجا آزمون و امتحان نداده است؟!
هیچکس حاضر به سوار شدن به چنین هواپیمایی نیست!
پس چگونه ممکن است سلامت جسم و جانمان را بهدست «متخصصان بازی با کلمات» بسپاریم که تنها خودشان شاهد موفقبودن روش خودشان هستند؟!
برای رسیدن به خوشبختی، آنقدر عجله نداشته باشید که سوار هر اتوبوسی که از راه میرسد، بشوید!