شما بودين چيكار ميكردين؟
جناب محمود رفته بود استخدام شه.كراوات زده با لباسهاي پلو خوري حاضر شده تا به سوالهاي مدير شركت جواب بده .اقاي مدير 1ورق جلوي روي او گذاشته و از او مي خواهد تنها به 1 سوال پاسخ دهد.
سوال اين بود:
شما در 1شب بسيار سرد وطوفاني در جاده اي خلوت رانندگي ميكنيد كه متوجه ميشويد 3نفر در ايستگاه اتوبوس به انتظار ايستاده اند واين پا وان پا ميكنند تا از راه برسد و همچنين منتظر معجزه اي از سوي خدا/
يكي از انها پيرزني بيمار است كه اگر تا 10 minديگر كمكي به او نشود همانجا غزل خداحافظي را مي خواند!
دومي دوست بسيار صميمي توست كه 1بار تو را از مرگ حتمي نجات داده!
سومي دختري بسيار زيبا و دلرباست كه تو هميشه ارزويش را داشتي !
از ميان اين 3كدام را انتخاب ميكني؟؟؟؟؟؟؟؟
جوابي كه جناب محمود خوان داد سبب شد تا از ميان 200 متقاضي برنده شود و به استخدام در ايد!؟
راستي جواب جناب محمود چه بود؟
پاسخ:سوئچ را به دوست عزيز و محترمم ميدم تا هم به كار خودش رسيدگي كند هم پيرزن را به بيمارستان برساند"من هم با ان خانم ناز در استگاه مي مانم تا اتوبوس برسد و ما را سوار كند اينطوري اين خانم هم از تنهاي در مياد . شما چيكار ميكرديد؟؟؟
سوال اين بود:
شما در 1شب بسيار سرد وطوفاني در جاده اي خلوت رانندگي ميكنيد كه متوجه ميشويد 3نفر در ايستگاه اتوبوس به انتظار ايستاده اند واين پا وان پا ميكنند تا از راه برسد و همچنين منتظر معجزه اي از سوي خدا/
يكي از انها پيرزني بيمار است كه اگر تا 10 minديگر كمكي به او نشود همانجا غزل خداحافظي را مي خواند!
دومي دوست بسيار صميمي توست كه 1بار تو را از مرگ حتمي نجات داده!
سومي دختري بسيار زيبا و دلرباست كه تو هميشه ارزويش را داشتي !
از ميان اين 3كدام را انتخاب ميكني؟؟؟؟؟؟؟؟
جوابي كه جناب محمود خوان داد سبب شد تا از ميان 200 متقاضي برنده شود و به استخدام در ايد!؟
راستي جواب جناب محمود چه بود؟
پاسخ:سوئچ را به دوست عزيز و محترمم ميدم تا هم به كار خودش رسيدگي كند هم پيرزن را به بيمارستان برساند"من هم با ان خانم ناز در استگاه مي مانم تا اتوبوس برسد و ما را سوار كند اينطوري اين خانم هم از تنهاي در مياد . شما چيكار ميكرديد؟؟؟
