بهترین و زیبا ترین اس ام اس ها
به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد ، به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد است
چند نفر اکیپی میرن کوه نوردی شب خواب بودن دیدن یکی داد می زنه جرج جرج... میگن: ما اینجا جرج نداریم که! خلاصه می خوابن صبح پا می شن میبینن ترکه رو گرگ خورده
زندگی سه راه را دنبال کن: 1-دوست داشتن را برای یک تجربه. 2-عاشق شدن را برای یک هدف. 3-فراموش کردن را برای قبول واقعیت
از لره میپرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:آره بابا، «لره و هاردی»، «سوفیا لره»، «الیزابت تای لور»، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته «کلر
از یه ترک می پرسن که برای بستن یک لامپ به چند نفر فارس احتیاج داری؟ می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون لامپ رو بگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو بچرخوونند
الهی شمع بشی، پروانه شم، دورت بگردم ... بعدش فوتت کنم، خاموش بشی، هرهر بخندم!
آیا می دانستید بزبز قندی اولین بز دیابتی در تاریخ است ؟
اینم پیام بازرگانی: از ترکه میپرسن : @ چیه؟ میگه: ای! دورت بگردم!
اگه همه زنبورهای دنیا نیشت بزنن حقته چون خیلی گلی
زنها دو وقت گریه می کنن : ?- وقتی فریب می خورن ! ?- وقتی می خوان فریب بدن
ترکه هلو میخورده به وسطش که میرسه میگه ایول گردو هم داره
یه نفر زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای طرف گوشی رو برمیداره، هول میشه میگه: ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقیقه
بر خاک بخواب نازنین،تختی نیست. آواره شدن ,حکایت سختی نیست. از پاکی اشکهای خود فهمیدم . لبخند همیشه راز خوشبختی نیست
به ترکه می گن بچه کجائی ؟ میگه : بچه تهرون . . . می گن : کجای تهرون . . . می گه : کیلومتر 700 ، جاده تهران - اردبیل
بیکار شدی ستاره های اسمون رو بشمار اگر کم اومد قطره های بارون رو بشمار اگر بند اومد روی رفاقت من حساب کن نه کم میاد نه بند میاد
پسره اونقدر به دوست دخترش نامه می ده که بالاخره دختره با نامه رسون ازدواج می کنه
ترکه از پارتی برگشته بود به دوستش می گه : دخترها خیلی از من خوششون اومده بود اسم یک گل و روی من گذاشته بودن همش می گفتند : اسگل باید برقصه
ترکه زنش رو میبره سونوگرافی ، بهش میگن بچت پسره . می گه : ااا ... تورو قرآن اسمش چیه؟
ترکه شلوارشو برعکس میپوشه، ننهاش بهش میگه: الهی قربونت برم، وقتی میری انگار داری میایی
ترکه میره کتابفروشی میگه: آقا کتاب ترکها آدم میشوند رو دارین!؟ یارو میگه: نه آقا ما کتاب تخیلی نداریم
ترکه میگن چرا جورابات یه لنگش آبی یکی قرمز ؟ میگه والا نمیدونم بدبختی اینه که یه جفت دیگه هم تو خونه دارم همین طوری
حیف نون زنش می میره، می ره با خواهر زنش ازدواج می کنه. ازش می پرسن چرا این کار رو کردی؟ می گه برای صرفه جویی در مادرزن!
در زندگی افرادی هستند که مثل قطار شهر بازی می مونن. از بودن با اونا لذت می بری ولی باهاشون به جایی نمی رسی
دردنیا به انچه لیاقتت است می رسی نه به انچه آرزو داری
دنیا دیگه مثل تو نداره نداره نمی تونه که بیاره چون نسل دایناسورها منقرض شده
دوتا نی نی پیش هم خوابیده بودن, پسره به دختره میگه: تو دختلی یا پسل؟ دختره میگه: نمی دونم, پسره میگه: بذال من بلم زیل پتو ببینم, میره و میاد میگه: تو دختلی, دختره میگه از کجا فهمیدی؟؟؟؟میگه: آخه جولابات صولتیه
دیگران را ببخش نه به خاطر اینکه انها سزاوار بخشش هستند.بدین دلیل که تو سزاوار ارامشی
زندگی را آسان بگیر ، چون روزگار به اندازه کافی به تو سختی خواهد داد
زندگی زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان میگذرد... آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
زندگی مانند رانندگی در یک دشت زیباست.پس سعی کن ازلحظات آن لذت ببری چون آخر جاده نوشتند دور زدن ممنع
عشق چیست؟3ثانیه نگاه .....3دقیقه خنده....3ساعت صفا....3روز آشنایی ....3هفته وفاداری....3ماه بیقراری....3سال انتظار.....30سال تحمل
به ترکه می گن حالت چطوره؟ می گه تازه موکتش کردم!!!
صفای ما پا برهنه ها میدونی چیه؟ اینه که ریگی به کفشمون نیست:ِ
کلاغ و طوطی هر دو سیاه و زشت آفریده شدند طوطی شکایت کرد و خداوند او را زیبا کرد ولی کلاغ گفت : هر چه از دوست رسد نیکوست و نتیجه آن شد که می بینی .طوطی همیشه در قفس کلاغ همیشه آزاد
گفت فرق رویا با آرزو چیست ؟ گفتم آرزو یک حقیقت نزدیک است ولی رویا یک آرزوی شیرین دست نیافتنی . گفت من رویا هستم یا آرزو؟ گفتم رویای که به حقیقت پیوستن آن یک آرزوی شیرین است
لرا سفینه میسازند برن خورشید. بهشون میگن چقدر خرین ذوب میشین. میگن فکر اونجاشم کردیم، اگه طبق برنامه بریم شب میرسیم
می دونی نصف النهار چیه؟ شامی است که از نهار باقی مانده
هرگز عشق را گدایی نکن.چون هیچ گاه چیز با ارزشی به گدا داده نمیشود
هنر شمشیر آن است که یکی را دو تا می کند ولی هنر عشق آن است که دو تا را یکی می کند
یکی به رفیقش می گه : شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی؟ زن ذلیل! می گه خب مگه چیه . اونم تو رخت شستن به من کمک می کن