تخریب مردان در تلویزیون مد شده!
در ادامهی نشست نقد و بررسی مجموعهی «بزنگاه»، مجید امامی گفت: در صداوسیما نیز گرایش آسیب شناسی مارکسیستی رسوخ کرده است، چرا که تلاش میشود با زشتتر به تصویر کشیدن آسیبهایی مانند اعتیاد به این معضلات بپردازند. ولی اگر به نگاه بومی خود رجوع کنیم متوجه میشویم که در بیانات حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری تلاش شده است که نیمهی پر لیوان برجسته شود، البته این مقامات از عمق و شدت آسیبها خبر دارند.
به گزارش ایسنا، امامی افزود: آسیبها در محافل و اتاق فکرها باید مطرح شوند و در رسانه با زبان خاصی برای جامعه مطرح شوند. این زبانی نیست که بتوان دو روز قبل از پخش آن را نوشت. در کشورهایی مانند انگلیس نیز مهم ترین سریالهای طنز به صورت هفتگی پخش میشوند و با توجه به بازخورد مخاطب و اتفاقات روز، خود را اصلاح میکنند، البته پخش آن از تولید جلوتر است.
امامی ادامه داد: این توجیه برای سریال «بزنگاه» هم مطرح میشود که آنان قصد آسیب شناسی دارند. اما باید به این نکته نیز توجه کنیم که ما به عنوان مثال زبالههای خود را در چند پلاستیک قرار میدهیم و آن را در ساعت خاصی بیرون از منزل میگذاریم تا شهر را آلوده نکنند. اما برای بیان آسیبهای اجتماعی در سریالهایی مانند بزنگاه حساسیت زیادی صورت نمیگیرد و به تاثیر آن روی مخاطبان توجه چندانی نمیشود.
وی با بیان این که در سریالهای تلویزیون باید به چند نکته توجه کرد، گفت: در این مجموعهها سعی در نبود و یا نابود کردن خانواده میشود. این در حالی است که در کشور ما بیش از هر چیز خانوادهسالاری وجود دارد در بزنگاه چند خانواده به تصویر کشیده شده است که هر کدام با نقصانی روبرو هستند ، در خانوادههای صابر و نادر، زن وجود ندارد در خانوادهی بهجت نیز بچهیی دیده نمیشود.
این کارشناس فرهنگ و ارتباطات اضافه کرد: هر دورهیی طرح یک مسالهیی در تلویزیون مد میشود، اکنون دور تخریب مردان است. در سریالهای «روز حسرت» و «مثل هیچ کس» این مورد دیده میشود. این در حالی است که تخریب کردن نقش پدری و دامادی تاثیرات اجتماعی بر جای میگذارد. زمانی «تو گفتن» به برادر زشت بود ولی در سریال «بزنگاه»، برادر از طبقهی دوم به پایین پرتاب میشود.
وی چگونگی پرداخت تلویزیون به موضوعات فولکلور (آیین های سنتی ) را موضوع دوم ذکر کرد و اظهار کرد: یکی از این آیینها عزاداری است. تعارف نیز یکی دیگر از رسمها است. اگر در این آیینها افراط و تفریط شده است باید آن را اصلاح کنیم نه آن که بد به آنها بپردازیم.
امامی با بیان این که امسال هم سریالهای ماه رمضان از یک به دو مجموعه افزایش یافته است افزود: در هفت سال اخیر سعی میشود که «آسیبها» با زبان طنز بیان شود، مگر طنز موضوع دیگری ندارد؟
این کارشناس و منتقد، تقلیل کیفیت هنری سریالهای ماه رمضان را محور مهم دیگری ذکر کرد و گفت: در سال جاری سریالهای ماه رمضان به ویژه «بزنگاه» از نظر کیفی در سطح پایینتری به ویژه از بعد کارگردانی قرار گرفته است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: تا زمانی که نظام برنامهریزی در تلویزیون حاکم نشود و صاحب اول و آخر آنتن، تهیه کننده باشد، شاهد تولید چنین آثاری هستیم.
به گزارش ایسنا، در ادامهی این نشست امیر قادری گفت: حاکم بودن دیدگاهی که طبق آن برخی از مسائل نباید بیان شود، یا اگر بیان میشود، نباید روی آنتن رود، باعث میشود که فاصلهی رسانه با جامعه افزایش یابد. چرا که مخاطب در این شرایط کمتر ارتباطات خود در جامعه را در رسانه میبینند. در برخی ملل دیگر به هنرمندان اجازه میدهند که جلوتر از طبقهی متوسط عمل کنند و حتی برخی شکافهای پیش رو را نشان دهند.
وی با اشاره به زمان پخش سریال «بزنگاه» اظهار کرد: ما طبقهبندی سنی در پخش سریالهای خود نداریم، این در حالی است که برخی از قسمتهای «بزنگاه» که مربوط به استعمال مواد مخدر است اگر قرار بود در سینماهای کشورهایی چون آمریکا به نمایش درآید برای سنین زیر 17 سال همراه با خانواده مجاز بود.
به گزارش ایسنا، در ادامهی این نشست دکتر قیدرلو با بیان این که من از موضع شورای نظارت بر صدا و سیما صحبت نمیکنم گفت: اصرار عطاران در بازی در نقشهای دزد و معتاد، «شرطی سازی» را موجب میشود.
قادری در ادامه اظهار کرد: کنترل بیش از حد رسانه آن را از کارکرد خود منحرف میکند و باعث ایجاد شدن مشکلات بیشتری میشود که همان قطع ارتباط مخاطبان با آن است. امکان دارد برخی مسائل باعث به وجود آمدن ریا کاری در حوزه طنز میشود، یعنی بین آن چه که هستیم و آن چه که به تصویر میکشیم فاصله ایجاد شود. درغرب هم که مساله خشونت برایشان مهم است نیز اغلب جامعه شناسان به این نتیجه رسیدند که فیلمهای خشن تاثیری روی بالا رفتن خشونت نداشته است.
وی ابراز عقیده کرد: پس از دیدن همهی دعواها ، دغلکاریها در سریال «بزنگاه» فکر میکنم مردم مملکتم را بیشتر دوست دارم، اما ای کاش این عیبها را نداشتند.
به گزارش ایسنا دربخش دیگری از این نشست مجید امامی اظهار کرد: مساله رسانهی ما دربارهی فلسفهی طنز است و نه طنز؛ از زمان قبل از سقراط نیز در این زمینه بحث شده است اما همهی آنها حرف مشترکی دارند که بر مبنای آن در طنز چیزی تخریب و چیز دیگری عزیز میشود. یکی از معضلات، «اعتیاد» است که در برنامههای مختلف رسانه باید تحلیل و با بیانی جذاب مشکلات آن به مخاطب ارائه شود. اما آیا در «بزنگاه»، اعتیاد و پشتهم اندازی تخریب میشود؟
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در چندین سال قبل افراد روستایی در برنامهها برای خنداندن مخاطب مورد استفاده قرار میگرفتند، ولی اکنون همین روستانشینان به زاغه نشینان تبدیل شده اند و همین افراد دستمایهی خندهی مخاطبان اکنون قرار میگیرد. در صورتی که حجم زیادی از آسیبها مربوط به طبقهی بالای جامعه است.
قیدرلو نیز در این زمینه اظهار کرد: در تمام سریالهای رضا عطاران به جز «ترش و شیرین» که به تقابل اقشار بالا و پایین جامعه میپردازد، موضوع خنده طبقات پایین است. در سال جاری نیز بهترین زمان پخش برنامههای ماه رمضان به سریالی طنز با موضوع فرودستان جامعه اختصاص دارد.
قادری در پاسخ به این پرسش که آیا بهتر است دست هنرمند در ساخت اثر به طور کامل باز باشد یا سازمان صدا و سیما بر کار او نظارت کند؟ گفت: هنرمند بهتر است در یک سازمان تعریف شود. بهترین فیلم های سینمایی نیز در استودیوها و تحت محدودیتها ساخته شدهاند. البته ما معمولا در دو سوی بام قرار داریم. بدین معنی که یا معتقدیم که باید همه چیز تحت رسانه کنترل شود و یا بر این اعتقادیم که باید به هنرمند آزادی کامل در خلق یک اثر بدهیم. در صورتی که حد وسط بهترین حالت است.
این منتقد در پایان با این ابراز عقیده کرد که سریال «بزنگاه» نشان داده که هنرمند میتواند خط قرمزهای جامعه را به چالش بکشد