کلیپ های کوتاه و باحال سریال "بزنگاه" برای موبایل
وقتی کامران از فریده بدش میاد ولی هی جلوش ظاهر میشه
وقتی کامران با ویلچر تک چرخ میزنه
وقتی درسا آقا صابر رو ضایع میکنه
هل دادن در توسط نادر و افتادن زن روی ویلچر
اگه دقت کنید صابر از بس ترسیده میگه: علی یواااااااااش! باید بگه کامران یواش ولی میگه علی. یعنی اسم اصلیشو میگه(علی صادقی)
اینجا که پرستار میگه بهش سوند وصله! بعدش صابر میگه چی؟ صب میای؟
و بعدش کامران سوند رو میبینه که در هردو بار که از تلویزیون دیدم کاملا معلوم بود این صحنه سانسور شده بود! و متاسفانه الان هم توی کلیپش نیس!
وقتی نادر میخواد به صابر بگه که قطع نخاع شدی
اونجا که بهجت ساسی مانکن میخونه! پیشی منی و بیا!!!!!!!
وقتی آقا توفیق به آقا کمال میگه یک تکونی به خودت بده
کامران تو دست شویی گیر کرده و اس ام اس میده که من گیر کردم....
اونجا که سر خاک باباشون با هم دعوا میکردن
صابر زنگ میزنه به دایی و نادر هم پشت پنجره وایساده
اینم اونجاس که جارو برقی روشه و بهجت میخواد یه چیزایی به فریده بگه و فریده هم یه چیزایی به بهجت بگه
اون تیکه ای که صادقی دنبال فرغون میگرده بعد اون خواهرا جلوش سبز میشن از یکی خوشش میاد از یکی هم بدش میاد
اون تیکه ای که علی صادقی واسه دختره {فرزانه} یخمک میخره