۱۳۸۷ مرداد ۱۰, پنجشنبه
دو عکس جالب از جشن تولد پروین
موضوعات عکس های کمیاب از بازیگران و شخصیت های معروف ایرانی
Bookmarks: Del.icio.us -- Balatarin
محل ضربت خوردن امیرمومنان در مسجد کوفه
موضوعات عکس های کمیاب از بازیگران و شخصیت های معروف ایرانی، مطالب جالب مذهبی
Bookmarks: Del.icio.us -- Balatarin
۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه
آهنگ زیبای شهرام کاشانی به نام آلاله من با دو کیفیت
آهنگ زیبای شهرام کاشانی به نام آلاله من با دو کیفیت (در خواستی)
فرمت : MP3 / کیفیت : 128 KBps
فرمت : OGG/ کیفیت : 64 KBps
اقدام به خودکشی یک جوان در میدان آزادی مشهد
یک جوان، امروز با قرار گرفتن در لبه پل میدان آزادی مشهد قصد خودکشی داشت که بعد از یک ساعت با کمک مادرش، این ماجرا پایان یافت.این جوان به علت یک سری مشکلات خانوادگی اقدام به این کار کرده بود. این ماجرا ترافیک شدیدی را ایجاد کرد به طوری که محورهای منتهی به میدان آزادی مشهد در این یک ساعت شاهد ترافیک سنگین و حضور زیاد مردم بود. نکته جالب توجه در این حادثه حضور تنها یک مامور نیروی انتظامی در ماجرا بود و متاسفانه عدم همکاری مردم در این حادثه باز هم به چشم میخورد. در حالی که این مامور وظیفهشناس پلیس در حال صحبت با این جوان بود تا از تصمیمش منصرف شود، از یک طرف باید خود به تنهایی بعضی مردمی را که در حال تحریک این جوان برای اقدام به خودکشی بودند، آرام یا از محل حادثه دور میکرد.
جنایتی غم انگیز! قربانی اسید پاشی: باور كنيد؛ اين چهره من نبود
گزارشدادگاهاسيدپاشيبهصورتيكدختر جوان
باور كنيد؛ اين چهره من نبود
جام جم آنلاين: دختر جواني كه پس از پاسخ منفي دادن به همكلاسي دانشگاهياش براي ازدواج، از سوي او بيرحمانه با اسيد مورد حمله قرار گرفته و هر دو چشمش را از دست داده است، روز گذشته در دادسراي جنايي براي عامل جنايت درخواست قصاص كرد.
به گزارش «جامجم»، ساعت 16 روز 12 آبان سال 83، عابران حوالي سيدخندان با شنيدن فريادهاي كمكخواهي دختر جواني كه از سوي يك جوان مهاجم با اسيد مورد حمله قرار گرفته بود، به ياري اين دختر شتافتند و او را به بيمارستان منتقل كردند.
پس از گزارش موضوع به ماموران انتظامي و عزيمت آنها به بيمارستان، دختر آسيبديده خود را آمنه بهرامي معرفي و در تحقيقات مقدماتي عنوان كرد: وقتي از محل كارم خارج شدم، از سوي يكي از همكلاسيهاي دانشگاه كه پيش از اين خواستگارم بود و به درخواست ازدواج وي پاسخ منفي داده بودم، با اسيد مورد حمله قرار گرفتم.
دستور ويژه قضايي
پس از تشكيل پروندهاي در اين ارتباط، پرونده به شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي تهران ارسال شد و بازپرس قيصري، دستور ويژهاي را در اين ارتباط صادر كرد و پرونده به پليس آگاهي تهران ارسال شد.
در پي تحقيقات گسترده، متهم فراري سرانجام در مخفيگاه خود شناسايي و پس از انتقال به پليس آگاهي با صراحت به اسيدپاشي اعتراف و عنوان كرد: در دانشگاه آمنه را ميشناختم و از او خواستگاري كردم، اما پاسخ منفي به درخواست من داد و من هم تصميم به انتقام گرفتم و پس از تهيه اسيد، روز حادثه اطراف محل كار آمنه انتظار ميكشيدم و ساعت 16 كه او از شركت خارج شد، با ظرف اسيد به وي حمله كردم و ...
قرار بازداشت موقت
به دنبال اين اعترافات، بازپرس جنايي با صدور قرار بازداشت موقت، متهم را روانه زندان كرد.
اين گزارش حاكي است، هر روز كه ميگذشت شرايط جسمي و روحي آمنه وخيمتر ميشد تا اين كه پزشكان عنوان كردند وي به دليل شدت جراحات بايد به كشور اسپانيا برود و در اين كشور مداوا شود. پس از گذشت 4 سال از وقوع اين جنايت هولناك و بازگشت آمنه از كشور اسپانيا، در حالي كه وي از دو چشم نابينا شده، روز گذشته در شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي حضور يافت و شكايت خود را مطرح كرد.
نابود شدم
آمنه در حالي كه بشدت بغض كرده بود، خطاب به بازپرس قيصري گفت: من هيچ شناختي نسبت به متهم نداشتم تا به وي علاقه پيدا كنم و بخواهم با او ازدواج كنم، يك بار مادر او تماس گرفت و گفت، پسرش همكلاسي من در دانشگاه است، من حتي اسم او را نميدانستم تا اينكه پس از تحقيق از دوستانم در دانشگاه متوجه شدم مجيد م نام دارد و زماني كه با او روبهرو شدم، گفتم هيچ علاقهاي به تو ندارم و حتي به دروغ گفتم، شوهر دارم كه وي در پاسخ عنوان كرد بايد از شوهرم طلاق بگيرم و با او ازدواج كنم.
دهها عمل جراحي
آمنه در حالي كه ميگريست، اضافه كرد: روز حادثه او ناجوانمردانه به من حملهور شد و پس از آن زندگيام را نابود كرد در حالي كه بينايي دو چشمم را از دست دادهام.
وي افزود: در اين سالها مدام با كابوس زندگي كردهام. پس از آن كه پزشكان داخل كشور از مداواي من قطع اميد كردند به كشور اسپانيا رفتم، در اين كشور غريب و تنها بودم و دهها عمل جراحي روي دست و صورتم انجام شد. براي نمونه فقط براي ترميم پلكهايم 17 عمل جراحي انجام گرفت و والدينم مجبور شدند به زندگي خود چوب حراج بزنند تا بتوانند هزينه درمان مرا تامين كنند. اگرچه 9 ماه تحت حمايت رئيسجمهور بودم، اما پس از اين مدت، ديگر هيچ حمايتي از من صورت نگرفت.
قصاص
آمنه اضافه كرد: عامل اسيدپاشي همه چيز را از من گرفت. من تنها قصاص او را ميخواهم. در اين سالها تلاش كردم او را ببخشم اما نتوانستم، زيرا براين باورمكه مجازات او ميتواند درس عبرت براي ديگر مجرماني باشد كه به خود اجازه ميدهند زندگي انسانها را نابود كنند.
وي ادامه داد: امروز با خاطرات گذشته خود زنده هستم و مدام كابوس ميبينم. نميدانم با شرايطي كه دارم، چه سرنوشتي انتظار مرا ميكشد.
مرا اعدام كنيد
به دنبال اظهارات قرباني اسيدپاشي، بازپرس جنايي از عامل اسيدپاشي درخواست كرد درخصوص اين اقدام تبهكارانه از خود دفاع كند.
مجيد - م (متهم) در حالي كه ابراز تاسف ميكرد، گفت: حرفي ندارم و پشيمان هستم. مرا اعدام كنيد.
با ثبت اين اظهارات، بازپرس جنايي متهم را بار ديگر روانه زندان كرد تا پرونده پس از صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به دادگاه كيفري استان تهران ارسال شود.
قاضي: فقط بايد تاسف خورد
بازپرس جنايي پس از صدور دستور قصاص به پرسشهاي خبرنگار «جامجم» در ارتباط با اين پرونده پاسخ گفت.
چرا رسيدگي به اين پرونده طولاني شده است؟
به دليل آن كه آمنه در اسپانيا در بيمارستان بستري بود و پزشكان مشغول مداواي او بودند.
براي متهم چه قراري صادر شده است؟
تا امروز قرار او بازداشت موقت بود، اما امروز و پس از اخذ آخرين دفاعيات، قرار وي تبديل به وثيقه 500 ميليون توماني شد.
چرا چنين اتفاقي افتاده است؟
اين پرونده يكي از دلخراشترين پروندههاي چند سال اخير بوده است. متاسفانه اقدام مجرمانه متهم شرايط بسيار سختي براي دختر جوان رقم زده به طوري كه وي از ناحيه هر دو چشم نابينا شده و چهرهاش كاملا سوخته است.
آيا درخواست قصاص او از منظر قانوني قابل اجراست؟
قانونگذار مجازاتهاي مربوط به اسيدپاشي را در مادههاي قانوني 283، 284 و 285 تعيين كرده است. اگر متهم نتواند رضايت شاكي را فراهم كند، وي نيز از ناحيه دو چشم قصاص خواهد شد.
زمينههاي شكلگيري حادثه چه بوده است؟
از نگاه من، فرد مجرم با افكار شيطاني خود پس از شنيدن پاسخ منفي براي ازدواج فقط در انديشه انتقام بوده به طوري كه 6 ساعت با ظرف اسيد در خيابان انتظار آمنه را كشيده است، در حالي كه اگر كمي منطقي بود، اكنون شاهد اين حادثه هولناك نبوديم.
توصيه شما؟
از نظر من پاسخ منفي به درخواست ازدواج، پايان راه نيست و زماني كه فرد علاقهاي به ازدواج ندارد، اگر هم مجبور به ازدواج شود، اين زندگي دوامي نخواهد داشت. پس بايد كمي به عاقبت كاري كه قصد انجامش را داريم، فكر كنيم...
در حاشيه
- حضور خبرنگاران در اين جلسه چشمگير بود.
- وقتي آمنه (قرباني اسيدپاشي) ماجراي تلخ خود را بازگو ميكرد، حاضران در دادگاه از جمله خبرنگاران، همراه او ميگريستند.
- متهم در چندين مرحله به خبرنگاران اعتراض و تهديد كرد، كسي حق چاپ تصويرش را ندارد.
- وقتي دختر جوان از درد و رنجهاي خود ميگفت، قاضي دادگاه اگرچه با صلابت به پرونده رسيدگي ميكرد، اما بارها سعي كرد اشك خود را از ديد خبرنگاران پنهان كند.
- پدر آمنه در دادگاه، هنوز در بهت حادثهاي بود كه از زبان فرزندش ميشنيد.
- متهم جرات نگاه كردن به چهره آمنه را نداشت و آرزو ميكرد هرچه سريعتر دادگاه را ترك كند.
افسانه بايگان: فرم بيني ام شبيه سوزان هيوارد است!
گپ و گفتي با افسانه بايگان
فرم بيني ام شبيه سوزان هيوارد است!
او در دورهاي ستاره سينماي ايران بود كه ستارهسازي در آن زمان امري متداول نبود و در برابر آن نيز حتي واكنشهايي هم وجود داشت. بايگان بازيگر پر كار دهه 60 و اوايل دهه هفتاد با حضور ستارگان جوان در اين دو دهه اخير آرامآرام به حاشيه رفت و كمكار شد.
او پس از يك دوره دوري با نقش فريبا در فيلم كافه ستاره بازگشت با شكوهي به سينما داشت و دوباره نام او بر سر زبانها افتاد. مسيري كه در ادامه با نقشآفريني در كنعان به بلوغ رسيد. بايگان در دور جديد فعاليتهاي خود فرصت اين را پيدا كرد تا تواناييهاي پنهان بازيگرياش را نمايان كند. گفت و گو با او را كه البته كار من نيست را بخوانيد!
•چند سالتان بود كه در سربداران بازي كرديد؟
19 ساله بودم.
•قبل از آن اصلا به بازيگري فكر ميكرديد؟
مادرم خيلي به سينما علاقهمند بود و به شدت اصرار داشت كه من بازيگر شوم.
•مادرتان در قيد حيات هستند؟
نه متاسفانه، مادرم خيلي زود فوت كرد.
• چه زماني، قبل از اين كه بازيگر شويد، يعني قبل از سربداران؟
بله، من مشغول بازي در سربداران بودم كه ايشان از دنيا رفتند و نتوانستند بازي من را در اين سريال ببينند.
•خدا رحمتشان كند. با اين حساب مادرتان نقش تعيينكنندهاي در بازيگر شدن شما داشته؟
خيلي زياد، علاقهمندي مادرم به سينما به اندازهاي بود كه از بازيگران مورد علاقهاش يك آلبوم درست كرده بود، او آدم خاصي بود، قلم خوبي داشت و گاهي براي خودش چيزهاي قشنگي مينوشت. او صداي خيلي خوبي هم داشت، اما با وجود همه اين استعدادها پدربزرگم او را در زمان نوجوانياش از همه اين كارها محروم كرده بود، بنابراين او همه خواستههايش را در من ميديد. الان خيلي جاها به شكلي ناخودآگاه حس ميكنم كه خواستههاي مادرم را اجرا كردهام.
•در كودكي به بازيگر خاصي هم علاقهمند بوديد؟
بله، سوزان هيوارد
•چه فيلمي از او ديده بوديد كه به بازياش علاقهمند شديد؟
علاقهمنديام به خاطر اين بود كه همه ميگفتند فرم بينيام، شبيه فرم بيني اوست، به همين دليل خيلي دوست داشتم او را ببينم.
•اولين فيلمي كه از او ديديد؟
ميخواهم زنده بمانم.
•چقدر با سينماي ايران آشنا بوديد؟
عموي پدرم فضلالله بايگان و دخترشان مرسده از بازيگران فعال آن سالهاي سينما بودند كه در حدود دو، سه ديداري كه با آنها داشتم، نسبت به سينماي ايران شناخت پيدا كردم.
•شما با اولين كارتان به موفقيتي كه بايد رسيدهايد؟
بله، من بعد از آن كار توقعم هم نسبت به بازيگري بالا رفت. مخصوصا كه تا قبل از آن با سينما و زواياي آن آشنا نبودم. به همين دليل بعد از سربداران تا 2، سه سالي نتوانستم هيچ پيشنهادي را قبول كنم.
•چرا؟
چون كارهايي كه پيشنهاد ميشد، هيچكدام درخور نبودند.
•از لحاظ روحي دچار مشكل نشديد؟
بعد از سربداران دو سال و اندي دچار افسردگي شدم. خاطرم هست توي اتاقم روي يك مبل مينشستم، يك پتو روي پاهايم ميانداختم و ساعتها به بيرون نگاه ميكردم. يك روز، كمكم پاييز شد، بعد برف آمد، بعد برفها آب شد، اما من همچنان پشت پنجره بودم.
•چطور از اين پيله افسردگي خارج شديد؟
اواخر زمستان 62 به شدت دچار فشار عصبي شدم. عجيب دلشكسته شده بودم. در همان زمان حصبه و مننژيت را با هم گرفتم. در اين روزهاي آشفته كه حالم بد و روحيهام را از دست داده بودم پدرم يك روزنامهاي آورد كه اطلاعيهاي در آن بود. به من گفتند: افسانه، راديو كنكور گويندگي گذاشتند، برو و شركت كن. من وقتي حالم بهتر شد در اين كنكور شركت كردم و شدم جزو شاگردهاي خوب آقاي سمندريان.
•پدرتان چه شغلي داشتند؟
شغل مهم دولتي داشتند، ايشان در آخرين مسئوليت مهمشان، شهردار يوسفآباد بودند و هميشه به من ميگفتند اين درختاني كه در اين خيابان ميبيني را من در زمان خدمتم كاشتهام.
•به هنگام بازيگري چقدر از زندگي خودتان گرتهبرداري كردهايد؟
در فيلم دو فيلم با يك بليت، صحنهاي وجود دارد كه دختر ميخواهد ايران را ترك كند ولي مادرش با يك جعبه خاطره ميخواهد او را از رفتن باز دارد. مادر و دختر هر كدام در يكطرف ديوار قرار دارند و من براي طراحي صحنه آقاي اثباتي يكي از عكسهاي پدربزرگ و مادربزرگم را به ايشان داده بودم كه بين اين ديوار آويخته شد. در لحظه سكوت بين مادر و دختر اين عكس توانست من را از عمق ارتباط با پدربزرگ و مادربزرگم بگذراند و به سئوالي كه در ذهنم راجع به چرايي بازداشتن دختر توسط اين مادر بود برسم. علاوه بر اين يكبار در صحنهاي از سربداران كه متاسفانه حذف شد «تركان بانو» زير باران راه ميرود و با حالي ماليخولياگونه از مرگي محتوم حرف ميزند. خب چند روز قبل از اين من مادرم را از دست داده بودم و اينكه حال واقعي من با پرسوناژ بازي همسو و هم زمان شده بود براي خودم عجيب بود.
•با انتخابهايتان نشان داديد كه خيلي اهل ريسك كردن هستيد، شايد اگر هر بازيگري جاي شما بود، پس از موفقيتهاي اخيرش حاضر نميشد، در يك مجموعه مناسبتي بازي كند، چطور اين ريسك را انجام داديد و بازي در مجموعه SMS از ديار باقي را قبول كرديد؟
«SMS از ديار باقي» قابليت ارتباط خوب با بيننده را داشت، مجموعاً گرم و موفق از كار درآمد. مردم هم خيلي به من بابت بازي در اين كار تبريك گفتند و از اينكه من بعد از سالها در كاري تلويزيوني بازي كردم، خوشحال شده بودند. فكر ميكنم اين همه دليل براي حضور در يك كار كم نيست. البته قبول دارم كه ريسك بزرگي بود؛ اما مجموع نقاط مثبتش از ضريب مخاطرهآميز بودن كار كم ميكرد.
•بدون تعارف بگويم «بدري» با اجراي شما تبديل به يك شخصيت كامل شد؛ چرا كه با مختصات رفتاري او شخصيتهاي زيادي در سريالهاي گوناگون خلق شده، اما هيچكدام به ياد نماندند. اين بدري كه شما آن را اجرا كرديد، از كجا آمد؟
«بدري» حاصل يك كار تيمي است، بين نويسنده، كارگردان و بازيگر. يك مثلث مقدس شد. واقعاً نقش خوب نوشته شده بود، خوب دكوپاژ شد و من هم سعي كردم تا اين زن را بشناسم و باور كنم و دست آخر ارائه دهم. همانطوري كه بود. صادق و صميمي و شفاف.
•كار در تلويزيون را ادامه ميدهيد؟
بله، با كارهاي خوب حتما.
•چه شد كه بازي در يك تلهفيلم را قبول كرديد، آيا ويژگي خاصي داشت، يا اينكه ميخواستيد باز هم دست به ماجراجويي بزنيد و بازي در تلهفيلم را تجربه كنيد؟
اين تلهفيلم به نام حكم جلب به كارگرداني احمد كاوري و تهيهكنندگي منوچهر هادي توليد ميشود. قصه خوب و سادهاي دارد كه زندگي يك زن را در هياهوي اجتماعي شلوغ و بيرحم تصوير ميكند. من دوستش دارم و اميدوارم كار خوبي بشود. به هر حال اين تازهترين ماجراجويي من هم به حساب ميآيد.
•ساز هم ميزنيد؟
بله سهتار.
•آواز هم كار كردهايد؟
دوست داشتم آن را خيلي جدي پيش ببرم، تا جاييكه بتوانم كنسرت بگذارم اما نشد.
•خواننده مورد علاقهتان؟
استاد بنان. به دليل رفتوآمد پدرم با ايشان با آن صداي مخملي يك صلابتي داشتند كه من آن را خيلي دوست داشتم.
•و يك بيت از اشعارتان.
ميان قطره باران و ناودان / باريك راهي / نقش صبور تفاهم.
•و آخرين سئوال از بين شعر و بازيگري كدام را انتخاب ميكنيد؟
اصلا نميتوانم فكر كنم روزي شعر نباشد.
جنجالی ترین طلاق های بازیگران سینمای ایران
روحانگيز سامينژاد/همسرش
1-ماجرا از اولين فيلم ناطق سينماي ايران يعني «دختر لر» به کارگرداني عبدالحسين سپنتا و اردشير ايراني شروع شد. با ساخت اين فيلم و نمايش آن در سال 1312 يک طلاق واقعي اتفاق افتاد. اين فيلم آنقدر براي ايرانيها جذاب بود که به مدت 3سال در سينماهاي تهران و شهرستانها نمايش داده شد و به عنوان پرفروشترين فيلم زمان خودش انتخاب شد. اما خانواده بازيگر زن اين فيلم، روحانگيز سامينژاد که از حضور او در اين فيلم ناراضي بودند، او را طرد کردند و همسرش هم او را طلاق داد.
اين اولين طلاق يک چهره سينمايي در تاريخ سينماي ايران است؛ اتفاقي که سالهاي بعد کمي شايعتر شد و به يکي از ويژگيهاي زوجهاي سينمايي، به خصوص در دوران قبل از انقلاب، بدل گشت.
با پيروزي انقلاب و آغاز دوران جديد سينماي ايران، طلاق زوجهاي سينمايي هم کمتر شد و الان خيلي از زوجهاي سينمايي را ميتوان مثال زد که سالهاست با خوبي و خوشي در کنار هم زندگي ميکنند.
سوسن تسليمي/داريوش فرهنگ
2-سي و پنج سال پيش، داريوش فرهنگ آدم خيلي معروفي بود و سوسن تسليمي را كسي نميشناخت، اما پس از ازدواج و در سالهاي دهه شصت، ماجرا برعكس شد و تسليمي شهرتي فراوان پيدا كرد. در اين سالها اگرچه داريوش فرهنگ فيلمساز بود و بعضي كارهايش خيلي مطرح شد، اما حضور ثابت تسليمي در فيلمهاي بهرام بيضايي، اين بازيگر هنرمند را به اوج رساند. اين دو كه از طريق گروه تئاتر پياده با همديگر آشنا شده بودند، پس از مدتها زندگي مشترك سرانجام فرصت پيدا كردند تا در فيلم «شايد وقتي ديگر» ساخته بهرام بيضايي، نقش زن و شوهر را بازي كنند. تسليمي، پس از اين فيلم، به همراه فرزندش عازم سوئد شد و امروز يكي از چهرههاي سرشناس تئاتر سوئد است. اما داريوش فرهنگ مانده و فيلمسازي و بازيگري را تا امروز ادامه داده است.
خسرو شكيبايي/تانيا جوهري
3-شايد خيليها ندانند كه شكيبايي در دهه 40 كار خودش را با دوبلوري شروع كرد و پس از ناكامي در اين رشته به تئاتر رفت و سالها گذشت تا دوباره با فيلم «خط قرمز» مسعود كيميايي به سينما بازگشت. تانيا جوهري هم در همان سالهاي دهه 50 بازيگر تئاتر بود. اين رابطه كه منجر به ازدواج شد، چندان خبرساز نبود؛ چون هيچ يك از اين دو، آدمهاي معروفي نبودند و در سالهاي بعد در حرفهشان سرشناس شدند. شكيبايي كماكان يكي از بازيگران محبوب و سرشناس سينماي ايران است اما تانيا جوهري در سالهاي اخير بسيار كمكار شده است. جالب است كه مشهورترين فيلم شكيبايي يعني«هامون»، داستان مرد روشنفكري است كه تمايلي براي جدايي از همسرش ندارد اما زن و خانوادهاش اصرار دارند كه اين جدايي هر چه زودتر اتفاق بيفتد.
آيدين آغداشلو/شهره آغداشلو
4-آيدين آغداشلو كه نقاش، طراح، گرافيست و نويسندهاي تواناست، سالها قبل، پس از يك ازدواج ناموفق و در حالي كه دختري به نام تارا داشت، با شهره آغداشلو ازدواج كرد. شهره در فيلمهاي علي حاتمي (سوتهدلان) و عباس كيارستمي (گزارش) بازي كرده بود و با تحسين مواجه شده بود و کمکم داشت به بازيگري توانا تبديل ميشد. شهره آغداشلو كه با بازي در فيلم «خانهاي از شن و مه» و نامزدي اسکار، امروزه يک بازيگر معتبر در عرصه جهاني است، از آيدين جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختري به او داده كه ظاهرا آن هم اسمش تارا است. شهره آغداشلو در تمام گفت وگوهايش همواره از آيدين آغداشلو به عنوان كسي ياد کرده است كه دوران سعادتمندي را با هم سپري كردند؛ بر خلاف عادت بسيار زشتي كه خيليها دارند و پس از جدايي، با لحني زننده درباره همسر سابقشان صحبت ميكنند. ظاهرا نه ازدواج و نه جدايي اين دو، در مسير پيشرفت حرفهايشان هيچ تاثيري نگذاشته و هر دو همچنان از چهرههاي فعال در حيطه کاري خود هستند.
ابوالفضل پورعرب/ آناهيتا نعمتي
5-زماني كه ابوالفضل پورعرب با آناهيتا نعمتي ازدواج كرد، بازيگر بسيار معروفي بود. او محبوبيتش را كه با بازي در فيلم «عروس»، ساختهي بهروز افخمي، به دست آورده بود؛ تا سالها حفظكرد.
از آن طرف، آناهيتا نعمتي تازه با فيلم خوشساخت «هيوا»، ساختهي رسول ملاقليپور، وارد سينما شده بود و به عنوان يك چهره جوان و بااستعداد، اول راه بود. از اين ماجرا حدود 8 سال ميگذرد. ابوالفضل پورعرب از آن زمان، سير نزولي را در كارش تجربه كرد و آناهيتا نعمتي هم در حاشيهي سينماي ايران به كار خود ادامه داد.
حالا اين روزها پس از سالها جدايي اين زوج هنرمند، هم آناهيتا نعمتي دوباره به سينماي جدي بازگشته و هم ابوالفضل پورعرب در تلويزيون پركارتر شده است.
بابك رياحي پور/مهتاب كرامتي
6-بابک رياحي پور يکي از معروفترين نوازندههاي ايراني با ساز تخصصي گيتار باس است و در زمينه موسيقي راک فعاليت ميکند. او در آلمان موسيقي را آموخته، آن را در ايران ادامه داده و با خوانندههايي مثل محمد نوري و گروههايي مثل اوهام و آويژه که نوعي موسيقي تلفيقي را دنبال ميکردهاند، همکاري داشته است.
مهتاب کرامتي از سال 1377 با بازي در فيلم «مردي از جنس بلور» پايش به سينماي ايران باز شد.
جالب اين که رياحي پور زودتر از کرامتي به سينما آمده بود. او در سال 1374 براي موسيقي فيلم «فاتح» نوازندگي کرده بود؛ کاري که بعدها رياحي پور کمتر سراغ آن رفت. ولي مهتاب کرامتي با جديت، حضور در سينما و تلويزيون را ادامه داد و رشد كرد و خيلي زود به ستاره سينماي ايران تبديل شد. حالا مهتاب کرامتي تنها زندگي ميكند و علاوه بر بازيگري و فعاليت در يونيسف، در يك موسسه طراحي و توليد لباس هم حسابي مشغول ست.
نيما بانكي/ ليلي رشيدي
7-خانم رشيدي سواي اين كه دختر احترامالسادات برومند و داود رشيدي است و از بچگي در محافل هنري بزرگ شده، بازيگر خوبي هم هست. بيشتر ما او را با «مادرخانمي زيزيگولو» ميشناسيم. اما بعضيها شايد بولتن جشنواره فيلم كودك را به ياد بياورند که عكسهاي كودكي او را در کنار ليلا حاتمي به چاپ رسانده بود. اين دو ليلي و ليلاي محبوب، از كودكي همبازي بودهاند؛ هرچند بعدها، ليلي يك چهره تلويزيوني شد اما ليلا يك ستاره سينما.
ليلي رشيدي همسر پيشين نيما بانكي است كه به اندازه رشيدي مشهور نيست اما در عكاسي استعداد داشت و رفتهرفته در كارش به موفقيت دست پيدا كرد تا اينکه امروزه به چهرهاي مطرح در عالم تبليغات تبديل شده است. نيما بانكي را اگر از «پرايد تهران يازده» به ياد نداشته باشيد، در آگهيهاي سامسونگ با لباس برزيل، يا با كت و شلوار در حالي که پايش را از قاب السيدي بيرون گذاشته، ديدهايد. حاصل زندگي مشترك اين دو، پسري است كه با مادرش پيش خانواده رشيدي زندگي ميكند.
يوسف مراديان / سارا خويينيها
8- همين اواخر بود كه از سارا خويينيها فيلم پر حرف و حديث «نقاب» اكران شد كه داستانش درباره سوء استفادههاي متقلبانه از موضوع ازدواج بود. چندي پيش از تلويزيون هم سريالي پخش ميشد كه داستانش درباره سياوش و رستم شاهنامه بود و نقش سياوش را مراديان بازي ميكرد.
خويينيها در «معصوميت از دست رفته» هم بازي خوبي داشت اما نقشي كه مراديان در «سربازهاي جمعه» بازي كرد، به هر دليل، آن قدر كوتاه شد كه اصلا به چشم نيامد. اين دو بازيگر كه زماني با يكديگر زير يك سقف زندگي ميكردند، سرانجام از هم جدا شدند و امروزه به فعاليت قبليشان كه همان بازيگري در سينما و تلويزيون است ادامه ميدهند؛ از جمله خويينيها که چهرهاش را در نقش اصلي «بيصدا فرياد کن» حتما ديدهايد.
فريبرز عرب نيا/آتنه فقيه نصيري/ عسل بديعي
9-اين 3 بازيگر، معروفتر از آن هستند كه بخواهيم معرفيشان كنيم. فريبرز عربنيا به ترتيب با آتنه فقيهنصيري و عسل بديعي ازدواج كرد و از آنها جدا شد.
عربنيا که اغلب، او را با بازيهاي چشمگيرش در فيلمهاي مسعود کيميايي، مانند«سلطان» و «ضيافت»، به خاطر ميآورند، در فيلمي با موضوع طلاق نيز ايفاي نقش کرده است. او در اين فيلم (هزاران زن مثل من)، از همسرش (نيكي كريمي) جدا شده و مانع احقاق حق او براي تصاحب بچه ميشود. آتنه فقيهنصيري نيز که در فيلمها و سريالهاي متعددي ايفاي نقش کرده است، با بازي خوبش در نقش «خاله سارا» در يک سريال تلويزيوني، نگاهها را به خود متوجه کرد. درخشش عسل بديعي نيز از بازي در فيلم «بودن يا نبودن»، ساختهي کيانوش عياري، شروع شد.
موضوعات عکس های کمیاب از بازیگران و شخصیت های معروف ایرانی
Bookmarks: Del.icio.us -- Balatarin
اشتراک در:
پستها (Atom)
دو مجموعه ارزشمند آموزش شعبده بازی و تردستی با ورق + تخفیف استثنائی
قیمت: 15000 6500 تومان
آموزش بدنسازی با سیستم Muscle & Fitness Series
قیمت: 5000 4000 تومان
آموزش مهارتهای فوتبال توسط دیوید بکهام+هدیه
قیمت: 5500 4000 تومان
آموزش تکنیک های مدرن دفاع شخصی با دست خالی
قیمت: 6500 5000 تومان
مجموعه 8 مستند دلهره آور + 20 فیلم ترسناک
قیمت: 12000 6500 تومان
کامل ترین و جدیدترین آموزش خیاطی به زبان فارسی
قیمت: 14500 8000 تومان
آموزش زبان نصرت 1 و 2 + تقویت حافظه نصرت در یک DVD با قیمت عالی
قیمت: 6000 4000 تومان
آموزش تعمیرات و مکانیک خودرو پژو 206
قیمت: 4500 3800 تومان
با این 3 دی وی دی استاد فتوشاپ شوید + ارزان + همراه هدیه
قیمت: 9500 6500 تومان
آموزش تقویت حافظه و تند خوانی (دکتر سیدا: مرد حافظه ایران)
قیمت: 12000 7500 تومان
مستند جدید و دیدنی شیطان پرستان ایرانی
قیمت: 6000 4500 تومان
تمامی نوار قصه های دوران کودکی شما در یک دی وی دی+هدیه - از دست ندید
قیمت: 7000 4500 تومان
مجموعه آلبوم ها و آهنگ های سنتی از قدیم تا امروز (کامل ترین مجموعه موجود)
قیمت: 12000 7500 تومان
کلکسیون مسابقات قویترین مردان جهان+هدیه (World Strongest Man)
قیمت: 12000 9500 تومان
مجموعه کامل سمینارهای تکنیک های موفقیت دکتر شاهین فرهنگ
قیمت: 12000 6000 تومان
کامل ترین مجموعه آلبوم ها و تک آهنگ های ترکی + هدیه(آهنگ های 2010 ترکی)
قیمت: 17000 12000 تومان
مستند جذاب حیات وحش پارک ملی YellowStone - زیرنویس فارسی
قیمت: 8000 5500 تومان
مستند جنجالی زنان فوتبالیست در ایران + هدیه
قیمت: 6000 4000 تومان